وه چه مردان بزرگی بودید 

برای شهید دکتر چمران

.

در دست تو حما یت فوج کبوتران

در چشم تو نجابت نور ستا ره بود

 

در دل تو را سقا یت عطشا ن این کویر

از ارتفاع دعاهای سبزت اشاره بود

 

هر چند قلب رئوف تو هر دم ز زخم عشق

با آنهمه لطا فت معصوم صد پاره بود

 

دیگر بجز مرهم دل به دریا سبردنت

در بیکرانه ی دشت حوادث چه چا ره بود

 

چمران تو بودی و دربطن آن فتنه های خام

روح لطیف و حساس تو محکم چو خاره بود

 

در کوچه باغ بهار به دل شام بی نشان

هر گام رهگشای تو نور ستاره بود

 

رحیم چهره خند